زندگی برتر ایرانی اسلامی |
|||
معناى اين كه مرد مالك خانواده بوده و زن حقى نداشته و وسيلهاى در دست مرد بوده براى بهرهبردارى او، و مرد خودش را مالك زن مىدانسته است) وقتى كه زن زنا مىكرده است، از نظر مرد اين طور بوده كه زن يك چيزى را كه تعلق به او داشته در اختيار ديگرى قرار داده، و از اين جهت مجازات زنا برقرار شده است. معلوم است كه از نظر قانون اسلام اين يك حرف بىاساسى است. در اسلام مجازات زنا منحصراً براى زن نيست، هم مرد بايد مجازات شود و هم زن: الزّانِيَةُ وَ الزّانى فَاجْلِدوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ. تصريح مىكند: هم مرد زناكار و هم زن زنا كار هر دو بايد مجازات شوند. اگر اين طور مىبود كه مرد هيچ محدوديت و ممنوعيتى نداشت و تنها زن بود كه از زنا ممنوع بود- كه شايد چنين مقرراتى در بعضى جاهاى دنيا بوده كه فقط زن حق زنا كردن نداشته ولى مرد حق زنا كردن داشته است- در اين صورت مىشد اين حرف را گفت كه فلسفه مجازات زنا «مرد سالارى» است. اما در اسلام، هم مرد ممنوع است از زنا كردن و هم زن، و معنايش اين است كه مرد كاميابى جنسى خودش را تنها و تنها در محدوده ازدواج مىتواند انجام دهد، و ازدواج يعنى قبول كردن يك سلسله تعهدات و مسئوليتها، و زن هم كاميابى جنسى خودش را تنها در محدوده ازدواج مىتواند انجام دهد، يعنى مقرون به قبول يك سلسله تعهدها و مسئوليتها. پس مرد حق ندارد بدون اين كه مسئله ازدواج در ميان باشد آزادانه به اصطلاح امروز غريزه جنسىاش را اشباع كند، همچنان كه زن چنين حقى را ندارد. بنابراين مسئله حرمت زنا به زن اختصاص ندارد، در مورد هر دو تعميم دارد. مجموعهآثاراستادشهيدمطهرى، ج26 حال مسئله ديگرى مطرح است و آن اين است كه در عرف امروز اروپا زن و مرد فقط در وقتى كه به تعبير اسلام «محصن» و يا «محصنه» باشند از زنا كردن ممنوعاند؛ يعنى مرد زندار و زن شوهردار حق ندارند زنا كنند، اما براى مردى كه زن ندارد يا زنى كه شوهر ندارد هيچ منعى نيست كه زنا كند و طبعاً مرد بىزن حق ندارد با زن شوهردار زنا كند و زن بىشوهر هم حق ندارد با مرد زندار زنا كند، ولى مرد بىزن و زن بىشوهر هيچ گونه ممنوعيتى ندارند. حال چرا اين طور مىگويند؟ آنها اين طور فكر مىكنند كه فلسفه حرمت زناى مرد زندار اين است كه با اين كار به زنش خيانت كرده و حق او را از بين برده، و فلسفه حرمت زناى زن شوهردار هم اين است كه حق شوهرش را از بين برده؛ پس مردى كه زن ندارد تعهدى در برابر مجموعهآثاراستادشهيدمطهرى، ج26، ص: 392 كسى ندارد و زنى هم كه شوهر ندارد تعهدى در برابر كسى ندارد، پس براى آنها اشكالى نيست. ولى از نظر اسلام در اينجا دو مسئله مطرح است: يك مسئله اين كه براى هيچ مرد و زنى در خارج از تشكيل عائله حق كاميابى جنسى نيست، چه مرد زن داشته باشد يا نداشته باشد و چه زن شوهر داشته باشد يا نداشته باشد. اسلام براى عائله آن اهميت فوقالعادهاى را قائل است كه در خارج از كانون خانوادگى ارضاى كاميابى جنسى را ممنوع مىداند و تنها محيط خانوادگى را جاى ارضاى كاميابى جنسى مىداند؛ در محيط خارج از كانون خانوادگى به هيچ شكل اجازه نمىدهد كه مرد و زنى از يكديگر استمتاع كنند. مسئله دوم مسئله مجازات مرد زندار و زن شوهردار است. لهذا اسلام دو مجازات قائل است. يك مجازات كلى قائل است كه همان صد تازيانه است؛ و اگر مرد زندار يا زن شوهردار زنا كرد، در اينجا مجازات شدت پيدا مىكند و آن «رجم» است: سنگسارى. نظرات شما عزیزان:
موضوعات آخرین مطالب پيوندها
![]() نويسندگان |
|||
![]() |